رامبد جوان؛ مرد همه فن حریف سینمای ایران
تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۸۰۹۰۵
رامبد جوان بعد از «قانون مورفی» تمرکزش را روی «خندوانه» و کمدی سیتکام «مردم معمولی» برای شبکه نمایش خانگی گذاشت و از کارگردانی سینما فاصله گرفت. او حالا مجددا وارد میدان شده و برای اولین بار با تنابنده و محمدزاده همکاری دارد.
اسپاگتی در هشت دقیقه | ۱۳۸۳
رامبد جوان در اولین ساخته سینماییاش «اسپاگتی در هشت دقیقه» یکی از نقشهای اصلی را هم بازی کرد
سال ۱۳۸۰ برای نخستین بار پشت دوربین کارگردانی رفت و نخستین سریال مناسبتی رمضان با نام «گمگشته» را برای شبکه سه ساخت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«دختر آدم، پسر حوا» را ابتدا قرار بود زنده یاد یدالله صمدی بسازد، اما با کنارهگیری او رامبد جوان آن را جلوی دوربین برد
بین فیلم اول و دوم رامبد جوان ۵ سال وقفه افتاد. قرار بود یدالله صمدی فیلم سینمایی «پسر آدم، دختر حوا» را بسازد، اما در مرحله پیشتولید از کارگردانی انصراف داد و بعد از او رامبد جوان تصمیم به کارگردانی این فیلم گرفت. ابتدا قرار بود مهناز افشار و شهاب حسینی نقش زوج را بازی کنند و مهران مدیری هم نقشی را که بعدها خود رامبد به عهده گرفت داشته باشد، اما ترکیب تغییر کرد و نهایتا حامد کمیلی به جای شهاب آمد و خود رامبد هم وارد میدان بازیگری شد. فیلم روی اختلافهای زوج وکیل بنا شده بود که با پذیرش یک پرونده اختلاف خانوادگی، رابطهشان دچار تغییراتی میشد. برخلاف «اسپاگتی در هشت دقیقه»، فیلم «پسر آدم، دختر حوا» بسیار مورد توجه مخاطبان و منتقدان قرار گرفت و رامبد با این کمدی توانست موقعیتش را در عرصه کارگردانی کمدی مستحکم کند.
ورود آقایان ممنوع | ۱۳۸۹
«ورود آقایان ممنوع» یکی از موفقترین و جذابترین کمدیهای تاریخ سینمای ایران است
یک سال بعد از «پسر آدم، دختر حوا» و ساخت سریال «مسافران» توسط جوان، او تصمیم گرفت براساس فیلمنامه پیمان قاسمخانی، «ورود آقایان ممنوع» را بسازد؛ یک کمدی بسیار قدرتمند که هنوز هم بعد از گذشت سالها ذرهای از جذابیت آن کاسته نشده. درواقع رامبد جوان با این فیلم، موفقترین اثر کارنامهاش را به ثبت رساند. بخش مهمی از جذابیت فیلم به ایده و فیلمنامه درخشان قاسمخانی برمیگشت و در کنار آن کارگردانی رامبد جوان و بازی بازیگران فیلم. محور اصلی «ورود آقایان ممنوع»، مدیر مدرسهای سختگیر و بداخلاق و ضدمرد به اسم خانم دارابی بود که به خاطر زایمان معلم شیمی مدرسه مجبور میشد به حضور یک معلم شیمی مرد برای کار کردن با بچههای المپیادی رضایت دهد. رضا عطاران نقش آقای جبلی، همان معلم شیمی را داشت که کاملا حفاظتشده و دور از دید بچهها قدم به مدرسه میگذاشت. مردی بیآزار، دستوپاچلفتی و بیاعتمادبنفس که برای خوشایند خام دارابی و اینکه بتواند در آن مدرسه به صورت رسمی استخدام شود حاضر بود هر کاری بکند. تلاشهای جبلی برای جلب توجه خانم دارابی و وارونه جلوه داده شدن موضوع توسط بچهها و درک اشتباه خانم دارابی از ابراز محبت جبلی، موقعیت جذاب و عجیبی را در سراسر فیلم به وجود آورده بود. ویشکا آسایش برای این فیلم سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن را از جشنواره بیستونهم فیلم فجر گرفت.
نگار | ۱۳۹۴«نگار» با بازی «نگار جواهریان» متفاوتترین ساخته سینمایی رامبد جوان است
بعد از موفقیت «ورود آقایان ممنوع» انتظار میرفت رامبد جوان مجددا با یک کمدی موفق دیگر روی پرده سینما ظاهر شود، اما یک مرتبه تغییر مسیر داد و تصمیم به ساخت یک اثر سورئال به اسم «نگار» گرفت. جوان زمانی سراغ «نگار» رفت که فصل دوم «خندوانه» به پایان رسیده بود. در کنار نگار جواهریان که از ابتدا حضورش در فیلم قطعی شده بود، پیمان معادی هم از اولین بازیگرانی بود که از نقطه شروع در جریان فیلمنامه قرار داشت، اما به خاطر مشغله زیاد چند ساعت مانده به ضبط فیلم، از پروژه کنار رفت. این بود که رامبد از محمدرضا فروتن برای فیلم دعوت به همکاری کرد. «نگار» در جشنواره سیوپنجم فیلم فجر نامزد ۹ سیمرغ بلورین شد و سیمرغ بهترین موسیقی متن را از آن خود کرد. نظرها درباره فیلم «نگار» متفاوت بود. برخی منتقدان آن را ستودند و برخی دیگر معتقد بودند تلاشهای جوان به ثمر نرسیده و «نگار» در انتقال معنایی که مدنظر داشته موفق نبوده است. اما در مجموع میتوان این تجربه را اتفاقی مثبت در کارنامه کارگردانی جوان تلقی کرد. او توانست به جسارتی مثال زدنی از سینمای کمدی فاصله بگیرد و در
قانون مورفی | ۱۳۹۶
«قانون مورفی» یک کمدی اکشن بود که رامبد جوان توانست در آن صحنههای بدیعی را در سکانسهای تعقیب و گریز خلق کند
تلاش رامبد جوان بعد از «نگار» در عرصه کارگردانی به ساخت فیلم «قانون مورفی» منجر شد؛ یک فیلم کمدی پربازیگر که با کمدیهای قبلی این کارگردان متفاوت بود. جوان نقش اصلی فیلم «قانون مورفی» را در اختیار امیر جدیدی گذاشت و هم به خوبی از پس این نقش برآمد. فیلم در سال ۱۳۹۷، ۱۰ میلیارد تومان فروش کرد که فروش موفقیتآمیزی بود. با این حال تعدادی از منتقدان آن را یکی از ضعیفترین آثار جوان معرفی کردند و معتقد بودند او از عناصری مثل رقص و شوخیهای دوپهلو و چت کردن برای خنداندن استفاده کرده است. البته همان زمان جوان مصاحبه مفصلی با هفت صبح انجام داد و تاکید کرد که علت این همه انتقاد، حسادت است. جوان حالا پس از شش سال از آخرین فیلمش تصمیم گرفته است «زودپز» را کارگردانی کند.
منبع:فیلمنیوز
منبع: فرارو
کلیدواژه: رامبد جوان قیمت طلا و ارز قیمت موبایل ورود آقایان ممنوع قانون مورفی رامبد جوان دختر حوا پسر آدم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۸۰۹۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرگذشت غمانگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران
دهم اردیبهشتماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته میشود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران میدانند. صدیقه (روحانگیز) سامینژاد بازیگر فیلم «دختر لر» پس از نقشآفرینی در نخستین فیلم خود آنقدر سختی دید که هرگز حاضر به تکرار این تجربه نشد.
نام روحانگیز سامینژاد که متولد سال ۱۲۹۵ در کرمان بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.
با پخش «دختر لر» در سینماها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامینژاد به شهرت رسید، اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد.
فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سالها بیخبری و با تصاویری تکاندهنده از این ستاره سالهای دور سینما واکنشهای تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد: زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سالهای پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روحانگیز سامینژاد مُرده است. من تا آن روز فکر میکردم روحانگیز سامینژاد باید سالها پیش مرده باشد.
به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامینژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامینژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».
این کارگردان سینما همچنین گفته بود: من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامینژاد را در فیلم تهامینژاد دیده بودم که گریه میکرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناسترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلیهای دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعهای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خود حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.
عباس بهارلو – مورخ و پژوهشگر سینما – در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخشهایی از آن آمده است: وقتی در سال ۱۳۱۲ فیلمِ «دختر لر» ساخته مشترک خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا، که صدیقه سامینژاد در آن نقش «گلنار» را بازی میکرد، در تهران نمایش داده شد، در میان مردمی که برای بار نخست سیمای یک زن ایرانی را بر پرده سینما دیده بودند واکنشهای ناگواری برانگیخت، که بهدرستی روشن نیست ــ و احتمالاً هیچگاه نیز معلوم نخواهد شد ــ که آیا خانم صدیقه سامینژاد تصوری از آن واکنشها در ذهن داشته است یا خیر، و آیا اگر میداشت حاضر به ایفای نقش در آن فیلم میشد؟
گفته میشود که در آن مقطع آوانس اوگانیانس نیز کوششهایی را در زمینه ساخت فیلم انجام میداد و در اینباره بهارلو ادامه داده است: بهموازات فعالیتهای سختکوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین سپنتا و خانبهادر اردشیر ایرانی نیز برای ساختن نخستین فیلم مشترک در هندوستان در جستوجوی بازیگر زنی بودند که زبان فارسی بداند و نقش «گلنار» را در فیلم «دختر لر» بازی کند. تا قبل از دوره پهلویِ اول بازی زنانِ مسلمان در نمایشها و تعزیهها ممنوع بود و بازیگران زنی که در این سالها در فیلمهای اوگانیانس و مرادی ایفای نقش میکردند مانند مادام سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین ژوزف، زما اوگانیانس و آسیا قسطانیان (کوستانیان) از بانوان ارمنی بودند که اکثر آنها از صحنه تئاتر به سینما آمده بودند، بههمین دلیل موانع کمتری بر سرِ راه خود داشتند.
سپنتا موفق شد صدیقه (روحانگیز) سامینژاد، همسر یکی از کارکنان کمپانی امپریال فیلم بمبئی، را که از سیزده سالگی از کرمان به هندوستان رفته بود مجاب کند و با این توضیح که نام او بهعنوان نخستین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد ــ که شد ــ موافقت او و شوهرش، دماوندی، را برای بازی در فیلمش جلب کند. بدین ترتیب گروه هندی ـ ایرانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی کار خود را در هندوستان آغاز کرد. «دختر لر» نخستین بار در سیام آبان ۱۳۱۲ در دو سینمای مایاک (دیدهبان) و سپه بر پرده آمد، و نمایش آن، سال بعد از دوم مردادماه ۱۳۱۳ در سینما مایاک تکرار شد، و پس از یک ماه از چهارم آذر نمایش آن در سینما سپه به مدت پنجاه روز ادامه یافت.
سپس با یک دو هفته وقفه در همینسینما از نو بر پرده رفت. استقبال از فیلم بسیار پُرشور بود و حتی «مادر بزرگهای خیلی پیر» هم رفتند تا سرگذشت «دختر لر» را بهچشم ببینند. ایفای نقش گلنار در «دختر لر» موجب شد که صدیقه سامینژاد چنان انگشتنما و زبانزد خاص و عام شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهرهای مختلف.
سامینژاد در سال ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال پس از نمایش «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامینژاد با نام «سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا» حضور یافت و به روایت زندگی دشوار و پر از رنج خود پرداخت.
از تهامینژاد نقل شده است: اغلب بهطور کنترلنشدهای میخندید و در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود به من گفت که هنگام اقامت در هند ایرانیهای متعصب او را مورد ضربوشتم قرارمیدادند و حتی بطری بهطرفش پرتاب میکردند. بهطوریکه همواره مجبور بود همراه با محافظ از استودیو امپریال فیلم خارج شود.
درباره این چهره مستند دیگری با نام «روحانگیز سامینژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است.
سامینژاد در حالی در ۸۰ سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبهای با ایسنا گفته بود: بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بارها به آنها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسلهای دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آنها به این موضوع توجه نکردند.
قدیمیهای معروف، بریدهاند و سعی میکنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سالها به آنها بیلطفی شده است و دل پرگلایهای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که میتوانست بازی کند.
در یکی از برنامههای تلویزیونی هفت، بعد از سالها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید میبینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینماهای تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمیتوان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد، اما سالها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم، اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او میتوانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی میکرد چه اتفاقی میافتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بیغمی وجود نداشت، میتوانست نقش یک پدر را بازی بکند.
منبع: روزیاتو
tags # بازیگر سینما ، سینما سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند (تصاویر) کشف پرنده عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!